تو که رفتی و دلم داره می میـــره
مدّتی هست به عشقِ تو اسیـــــــره
به گناهی که دلم پوشیده دردش
نمی بخشمت عزیزم خیلی دیـره
***
با تو بوده توی سختی های بســیار
تب که بودی شبا اون نسشته بیـدار
در کنارش زنده قابِ عکسِ زیبات
خوب شدی تو و دلم کشیده بیمار
***
حال کن زود به این خیالِ تــــــازه
توبه تنهایی کشیدی دل یـه رازه
از همان اول می گفتی دل بریدم
چشم وقلب ای پرستو خیلی نـازه
***
نزد ساحل نشستم به یـــــاد روزم
با خیانت های تودر دل می ســـوزم
قلبِ زارم گریه کرده بــا پرنــــده
مثل شمعی شدم و شبها فــــروزم
***
با همین عشقت همیشه دردی دیدم
از کتابت یه کلامِ بد شنیـــــــــــدم
دست بر دار از سرم دیوونه وارم
به خدا از بی وفایی هات بــریــدم
***
گفته بودی عاشق و دیونه هستـــی
گفته بودی با همین جامش تو مستی
شخم زد چرا دلت قلبم به تیشـــــه
نمی دونی درد داره دل شکستــی
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 07/10/1391
:: برچسبها:
خیلی دیره ,
:: بازدید از این مطلب : 1775
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3